قاضی دادگستر

« هنر عدالت آن نیست که همۀ گناهکاران به مجازات برسند، بلکه درآن است،که هیچ بیگناهی مجارات نشود »

قاضی دادگستر

« هنر عدالت آن نیست که همۀ گناهکاران به مجازات برسند، بلکه درآن است،که هیچ بیگناهی مجارات نشود »

م.ق264) تعیین وضعیت حیات، مهریه و نفقه زوجه غایب و مفقود‌الاثر

 سئوال: آقای«الف» متولد 1352 با خانم«ب» متولد 1359 به استناد سند نکاحیه مورخه 11/7/82 با مهریه ای معین (عندالاستطاعه) به میزان 350 سکه تمام بهار آزادی علقه زوجیت برقرار نموده است.

زوجه در مورخه 4/5/83 از منزل مشترک خارج شده و تا هم اکنون با توجه به پیگیری های فراوان زوج که 5 سال از خروج بدون اذن وی از منزل مشترک می گذرد، اطلاعی از مشارالیه در دست نیست.

حال:

• آیا با توجه به اینکه 5 سال هیچ خبری از حیات زوجه نرسیده و کسی خبر زنده بودن مشارالیه را به زوج ابلاغ ننموده، با عنایت به مجهول المکان بودن زوجه و احتمال فوت وی، دادگاه در خصوص زوجه حکم موت فرضی صادر می کند؟

• آیا با توجه به اینکه زوجه وجود خارجی ندارد، ادای دین مهریه ی زوجه از ذمه مرد خارج می گردد؟

• آیا در صورتی که زوجه به زندگی مشترک مراجعت نماید، مستحق نفقه این مدت 5 ساله خواهد بود؟

پاسخ: ...

سئوال اول: دادگاه به استناد قوانین موضوعه در مورد موضوع معنونه پس از گذشت پنج سال حکم موت فرضی صادر نمی نماید. ماده 1020 قانون مدنی، عادتاً شخص زنده را در صورتی غایب زنده فرض نمی کند که از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیده است 10 سال گذشته و در انقضاء مدت مزبور سن غایب از هفتاد و پنج سال گذشته باشد و این در حالی است که ماده 1023 اشعار می دارد، علاوه بر رعایت ماده اخیرالذکر می بایست اعلانی در روزنامه ای کثیرالانتشار در سه دفعه متوالی هر کدام به فاصله یک ماه منتشر شود و اشخاصی را که ممکن است از غایب خبری داشته باشند دعوت نماید.

هرگاه از تاریخ اولین اعلان یک سال بگذرد و حیات غایب ثابت نشود، آنگاه دادگاه حکم موت فرضی صادر می نماید. لذا با عنایت به تاریخ تولد زوجه (1359) دادگاه در خصوص وی حتی با گذشت 5 سال دیگر از مفقود الاثر بودن وی در صورت عدم احراز دلیلی موثق از فوت وی برای دادگاه، حکم موت فرضی صادر نمی نماید. مضافاً اینکه؛ بند 1 ذیل تبصره ماده 1130 قانون مدنی به ترک زندگی خانوادگی زوج به مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در مدت یکسال بدون عذر موجه اشاره داشته و در این خصوص حق طلاق برای زوجه را محفوظ دانسته، همچنین ماده 1029 از قانون مزبور مقررر می دارد « هر گاه شخصی 4 سال غایب الاثر باشد زن او می تواند تقاضای طلاق کند با رعایت ماده 1023 از همان قانون».

مواد مذکور جهت یادآوری و در خصوص ترک زندگی مشترک توسط زوج بوده و خارج از موضوع معنونه است. امّا ماده 1133 ق.م مقرر می دارد « مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.» لذا به استناد ماده اخیرالذکر، در سؤال مطروحه به دلیل عدم تمکین زوجه و عدم تحریر اختیار زوجه در تعیین منزل مشترک در سند نکاحیه یا هر شرط ضمن عقد علیحده ای، زوج موصوف می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید.

ماده 1114 ق.م اشعار می دارد: «زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنی نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.»

سئوال دوم:

در خصوص مهریه که عندالمطالبه نبوده و در سند نکاحیه عندالاستطاعه مرقوم شده است، در صورت حیات زوجه خودِ ایشان و در صورت موت وی، ورّاث حین الفوت زوجه می توانند در صورت استطاعت زوج، مهریه معینه را مطابق با قوانین موضوعه مطالبه نمایند.

 

سئوال سوم:مطالبه نفقه معوقه زوجه در خصوص 5 سالی که بدون اذن زوج از منزل مشترک خارج شده و تمکین ننموده است، به استناد ماده 1108 قانون مدنی فاقد وجاهت قانونی است. ماده موصوف اشعار می دارد: «هرگاه زنی بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود». لذا با عنایت به نص صریح ماده 1114 ق.م که تمکین را از وظایف بلا انکار زن برشمرده و زوجه موصوف در سؤال مطروحه از تمکین استنکاف نموده، مستحق نفقه معوقه دوران عدم تمکین (5ساله) نخواهد بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد