لزوم حکومت
انسان، موجودى است که به صورت اجتماعى زندگى مىکند و طبیعى است که در زندگى اجتماعى، وجود امیال و خواستههاى متفاوت و گاه متعارض افراد مختلف، و همچنین، چیرگى صفات رذیلهاى همانند زیاده خواهى، منفعتطلبى مفرط، سرسپردگى به امیال و شهوات نفسانى در برخى افراد باعث بروز اختلاف میان انسانها و لطمه دیدن نظام اجتماعى مىشود.
براى ادارهى صحیح امور جامعه و تنظیم روابط میان افراد اجتماع،وجود یک نظام حکومتى ضرورى است
به همین جهت براى ادارهى صحیح امور جامعه و تنظیم روابط میان افراد اجتماع، وجود یک نظام حکومتى ضرورى است. البته شکل و شیوهى عمل این نظام حکومتى مىتواند بسته به شرایط هر جامعه تا حدودى متفاوت باشد.
انسان از آغاز زندگى اجتماعى تا دوران معاصر، اشکال و انواع مختلفى از حکومت را تجربه کرده است و به ویژه در دوران اخیر تحولات زیادى در این زمینه به وجود آمده است و به مرور این امکان فراهم گردیده است که نظامهای حکومتى، بیش از پیش، تبلور حاکمیت مردم آن جامعه باشند. در واقع مردم یک جامعه به انتخاب خود حکومتى را بر مىگزینند و حق حاکمیت خویش را به او مىسپارند تا به نمایندگى آنان ادارهى امور جامعه را بر عهده گیرد و در عین حال با هر عاملى که نظام اجتماعى را تهدید مىنماید مقابله کند .