قاضی دادگستر

« هنر عدالت آن نیست که همۀ گناهکاران به مجازات برسند، بلکه درآن است،که هیچ بیگناهی مجارات نشود »

قاضی دادگستر

« هنر عدالت آن نیست که همۀ گناهکاران به مجازات برسند، بلکه درآن است،که هیچ بیگناهی مجارات نشود »

علم قاضی در صورت حصول از راه‌های متعارف،خدشه‌ناپذیر است

هیأت عمومی‌دیوان عالی کشور موضوع پرونده اصراری کیفری ردیف 86/17 به ریاست آیت الله مفید، رئیس دیوان عالی کشور و با حضور آیت الله دری نجف آبادی، دادستان کل کشور و قضات شعب کیفری دیوان شش آذر ماه جاری برگزار شد

به گزارش «مأوی»، طبق محتویات پرونده مذکور شش مرد جوان دختری را ربوده و چهار نفر از آنان با وی عمل زنای به عنف انجام داده‌اند. دادگاه کیفری استان همدان در رسیدگی به این پرونده از طریق علم عمل متهمان را زنای به عنف دانسته و آنان را به اعدام محکوم می‌نماید؛ اما شعبه 33 دیوان عالی کشور علم قاضی را نپذیرفته و رأی دادگاه کیفری استان را نقض می‌کند که پس از ارجاع به شعبه دادگاه کیفری استان کردستان (به دلیل نبود دادگاه همعرض در استان همدان ) قضات این دادگاه همانند رأی دادگاه کیفری استان همدان به علم قاضی استناد می‌کنند که با توجه به اصراری تلقی شدن رأی پرونده در هیأت عمومی‌دیوان مطرح گردید و اکثریت قضات شعب کیفری دیوان عالی رأی دادگاه کیفری استان کردستان را تأیید کردند.

 

خلا‌صه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده کلا‌سه 83/80 شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر ...

استان همدان ساعت 25/2 بامداد مورخ 11 دی 1383 شخصی که خود را مهدی- ن معرفی کرده، به کلا‌نتری مراجعه و اظهار داشته که بنده در آژانس کار می‌کردم. آژانس اعلا‌م کرد خانمی‌در فلکه عباس آباد احتیاج به خودرو دارد. رفتم و خانمی‌حدود 18 ساله سوار شد. در فلکه قائم متوجه شدم خودرو شورلت به شماره. ما را تعقیب می‌کند. خانم اظهار داشت اینها دنبال من هستند، داخل کوچه‌های فرعی بروید تا گم شوند. من هم رفتم داخل کوچه ذوالریاستین که خودرو مذکور با شش یا هفت سرنشین به داخل کوچه آمدند و با چاقو به من حمله ور شدند و به زور خانم را پیاده کرده و کارت آژانس و خودرو را با خود بردند . از الهام-ی 23 ساله دانشجو تحقیق شده، وی اظهار داشته من به اتفاق دوستم سمیه - ع شب مورخ 11 دی 1383 به علت بیماری به بیمارستان اکباتان رفتیم. بعد از انجام آزمایش و تزریق می‌خواستیم به شهرک مدنی برگردیم. آقایی که راننده سی‌ال او بود، نزدیک آمد و گفت که با شما چند دقیقه کار دارم. دوستم سمیه با آژانس به شهرک رفت و من با آن ماشین تا فلکه عباس آباد رفتم و به او گفتم، مرا به شهرک برساند؛ اما او گفت ممکن است به ماشین شک کنند، بهتر است با آژانس بروید. به آژانس زنگ زدم و از خودرو پیاده و سوار خودرو آژانس شدم. چند دقیقه بود که سوار آژانس شده بودم، یک خودرو شورلت جلو ماشین پیچید، راننده آژانس پیاده شد . شش نفر داخل شورلت بودند، گفتند که ما مأمور منکرات هستیم. به من گفتند پیاده شوید و من چون فکر می‌کردم مأمور هستند، پیاده شدم و با راننده آژانس هم با خشونت رفتار کردند و گفتند شما چه نسبتی با این خانم دارید. او گفت، من راننده آژانس هستم و کارت آژانس را نشان داد. آنها به زور کارت را گرفتند و گفتند بیایید منکرات آنجا معلوم می‌شود. یکی از آنها هم لباس نیروی انتظامی‌در تن داشت. من‌را سوار کرده و به سمت رزن بردند؛ البته از تابلویی که در جاده بود، فهمیدم که جاده رزن است . من را به یک گاراژ بردند که دو اتاق داشت و در آنجا چهار نفر به نام‌های امین، رضا و اسم بقیه را نمی‌دانم، بودند. رضا و امین و دو نفر از دوستانش به من تجاوز کرده و با من عمل زنا انجام دادند، هر چه التماس می‌کردم آنها توجهی نمی‌کردند. دو نفر از آنها دلشان به حال من سوخت و کاری نکردند، قرص اکستازی نیز استفاده کرده بودند . ساعت شش مرا به فلکه حسن آباد آوردند و رفتند . به خانه رفتم و به آژانسی که دیشب سوار شده، بودم زنگ زدم و گفتم راننده‌ای که دیشب مرا سوار کرده، می‌خواهم؛ ولی او نبود. جریان شب قبل را برای مسئول آژانس تعریف کردم که گفت شماره تلفن خود را به من بده، جهت شناسایی ماشین با شما تماس می‌گیرم. 10 دقیقه بعد با من تماس گرفتند و خود را همان راننده آژانس معرفی کرد او مأمور پلیس بود که در اوقات بیکاری در آژانس کار می‌کرد من با او بحث کردم و گفتم شما نباید اجازه می‌دادید که آن شش نفر مرا با خود ببرند . او گفت، خودم هم ترسیده بودم و گفت من مأمور هستم. به او گفتم به من کمک کنید تا آنها را پیدا کنم. سپس وی من را به این اداره آورد.

 

 نامبرده در خصوص راننده سی ال او اظهار داشته که شماره تلفنی از او ندارد؛ ولی او شماره مرا دارد، اگر تماس بگیرد، او را معرفی می‌کنم. راننده سیلوو به من پیشنهاد دوستی داد که من قبول نکردم و زنگ زدم آژانس آمد. سابقه دستگیری ندارم. در گاراژی که من را بردند، به جز شش نفر، پیرمردی در آنجا بود، هیچ کاری با من نداشت و گفت من سرایدار اینجا هستم و با آنها هیچ کاری ندارم. در ضمن آن شش نفر وقتی به پلیس راه رسیدند، روسری مرا برداشته و یک کلا‌ه بر سرم گذاشتند. از خانم سمیه  ع اهل قروه 21 ساله دانشجو تحقیق شده و وی اظهار داشته که دیشب ساعت 21 مورخ 10 دی 1383 به اتفاق الهام- ی به بیمارستان اکباتان رفتیم. کلیه ام درد می‌کرد، آزمایش دادم و مسکن تزریق کردم . ساعت 45/22 کارمان در بیمارستان تمام شد، به اتفاق الهام با یک خودرو پیکان به خانه برگشتیم. ساعت یک بامداد الهام– ی گفت، می‌خواهم بروم و برایت دارو بگیرم و از منزل خارج شد و ساعت شش صبح 11 دی 1383 برگشت و گفت من را دیشب ربوده بودند.

 

از امیر–م، اپراتور آژانس تحقیق شده و وی اظهار داشته رأس ساعت 44/1 بامداد شخصی به نام شریفی تماس گرفت و تقاضای آژانس به میدان عباس آباد کرد. از متقاضی شماره تماس خواستم، گفت تلفن همگانی است. مقصد را پرسیدم، گفت شهرک مدنی (با تلفن همراه تماس داشت ) پنج دقیقه بعد تماس گرفت و گفت که ماشین نیامد، گفتم یک پیکان سفید رنگ است.

از مهدی– ن راننده آژانس تحقیق شده و وی گفته‌که ساعت 45/1 بامداد روز جمعه پس از تماس با آژانس به محل فلکه عباس آباد رفته و در ادامه همانند شاکیه اظهاراتی را بیان کرده است.

وی بیان داشته به منظور حصول اطمینان از موضوع تعقیب دور ایستگاه عباس‌آباد توقف و از مسافر خواستم به داخل داروخانه برود و برگردد. اتومبیل نوا (شورلت) در کنار ما توقف کرد و بعد حرکت کرد وحول ما به حرکت ادامه داد و دور میدان حرکت می‌کرد. به سمت چهارراه عباس آباد ادامه مسیر دادم و پس از عبور از چهارراه به گم کردن شورلت نوا تصمیم گرفتم. با توافق مسافر به سمت کوچه ذوالریاستین پیچیده و با سرعت حرکت کردم. در منطقه‌ای با چراغ خاموش ایستادم و در این لحظه شورلت رسید و چند نفر پیاده شدند و با حالت بسیار تهاجمی به سمت اتومبیل آمدند و شروع به فحاشی و تهدید کردند. یکی از آنها با کارد بزرگ به شیشه اتومبیل می‌کوبید و یک یادو نفر از سمت دیگر اتومبیل وارد شدند و خانم مزبور را با زور از خودرو خارج کرده و به داخل شورلت بردند تا پایان این لحظات شخصی با چاقویی که به دست داشت در کنار من ایستاده بود و پس از اتمام کار با کوبیدن چند ضربه بسیار شدید به شیشه خودرو و با حالت تهدیدآمیز محل را ترک کردند. وسپس ماجرا را به کلا‌نتری اطلا‌ع دادم.

شورلت شناسایی شده و معلوم می‌گردد که متعلق به احمد- د است. در بازرسی و تفتیش از داخل خودرو یک تیغه کارد کمری با جلد و دسته مشکی کشف شده است. راننده خودرو سواری به نام امین- د مورد شناسایی و دستگیر شده و به مبارزه به مفاسد اجتماعی نیروی انتظامی‌منتقل و از وی تحقیق به عمل آمده است. نامبرده اظهار داشته از حدود ساعت هفت روز 10 دی 1383 تا ساعت 25/1 روز 11 دی 1383 من به همراه رضا- ف، ‌هادی- الف، آرش- م، حسن- ش، آرش  گ در عروسی برادر رضا بودیم. در ساعت 25 /1 به همراه نامبردگان با یک دستگاه خودرو شورلت که متعلق به پدرم است و در دست من بود، از مهمانی خارج شدیم  . به اتفاق افراد یاد شده به سمت گنج خانه حرکت کردیم. حین بازگشت از گنج خانه بودم که در میدان عباس آباد بالا‌تر از میدان قائم دیدیم که یک دستگاه« سی ال او» دختر خانمی‌را پیاده کرد و در همان لحظه حدود دو بامداد سوار یک دستگاه خودرو پیکان شد. من و دوستانم به این امر مشکوک شدیم. پیکان را تعقیب کردیم. در حالی که پیکان چراغ خود را خاموش و به سرعت از ما فاصله گرفت و ما فکر می‌کردیم که او نیز قصد ربودن دختر را دارد، باید او را نجات دهیم که در تعقیب در کوچه ذوالریاستین جلو او را گرفتیم. در ضمن در میدان شریعتی توقف کرد و دختر به داروخانه رفت؛ ولی چیزی نگرفت. قبل از آن در صندلی عقب نشسته بود؛ ولی وقتی برگشت جلو نشست. در کوچه ذوالریاستین دختر را از ماشین پیاده کرد و دختر به ما گفت که چه می‌خواهید. آبروی مرا نریزید هر جا می‌خواهید با شما می‌آیم. دختر که خود را میترا معرفی می‌کرد را با خود بردیم و به سمت جاده تهران رفتیم تا نزدیک سیلوی کوریچان که از آنجا مجددا برگشتیم. در مسیر هیچ کاری نکردیم و به همدان مراجعت کردیم و در شهرک مدنی فلکه حسن آباد پیاده‌اش کردیم . ساعت حدود چهار بامداد بود، حاضرم همدستانم را معرفی کنم و نظریه پزشکی قانونی را قبول دارم.

ساعت 13 روز 11 دی 1383 بین وی و شاکیه مواجهه حضوری شده و شاکیه اقدامات غیرقانونی وی و همدستانش را بیان داشته است. امین–  الف از شرم و خجالت حرفی برای گفتن نداشت و در آگاهی اظهار داشت که ساعت دو بامداد مورخ 11 دی 1383 به اتفاق پنج نفر از دوستانم به نام‌های رضا- ف، ‌هادی- الف، آرش- م، حسن- ش، آرش- گ، الهام- ی را به زور کارد و قمه موجود که پیوست پرونده است، از خودرو راننده آژانس ربوده و جهت انجام عمل منافی عفت با خودرو شورلت از شهر خارج و به سمت محور همدان- رزن رفتیم و هرشش نفر از متهمان به نامبرده تجاوز نمودیم . از الهام ی توسط قاضی کشیک دادسرا تحقیق شده و وی اظهارات قبلی را تکرار کرده است و در خصوص نحوه ربایش توسط متهمان گفته است که دو نفر از آنها از ماشین شورلت پیاده شدند و من و راننده را پیاده کردند و گفتند که ما منکرات هستیم و شما را به منکرات می‌بریم تا تکلیف روشن شود و بعد من را سوار ماشین کردند و با چاقو راننده را تهدیدکردند. همگی می‌خندیدند و گفتند نترس امشب مشروب و قرص اکس خوردیم و می‌خواهیم نیم ساعتی با تو باشیم و بعد می‌گذاریم که بروی. من ترسیده بودم .آنها شش نفر بودند و همگی مست . چرت و پرت می‌گفتند و به من می‌گفتند باید دختر خوبی باشی و سروصدا نکنی و بعد روسری مرا در آوردند و سر من کلا‌ه گذاشتند . وقتی به ماشین گشت رسیدیم سر من را پایین انداختند و متوجه شدم که از همدان خارج شده و به طرف رزن می‌رویم . بعد در یک گاراژ ایستادیم و مرا بالا‌ بردند . امین و رضا گفتند اگر سروصدا کنی شش نفره حسابت را می‌رسیم، مرا وادار کردند که لباس‌هایم را درآورم و با من نزدیکی کردند. آنها حتی کاندوم داشتند، یک نفر یک نفر به داخل می‌آمدند و به گریه‌ها و خواهش‌های من توجه نداشتند . اما یکی از پسرها که نفر سوم و اسمش آرش- م بود، با من کاری نکرد.‌هادی  الف نفر آخری نیز گفت من با تو کاری ندارم، فقط 10 دقیقه در اتاق می‌مانم، پیش دوستانم ضایع نشوم . آن چهار نفر کار زنا با من انجام دادند. آخر کار نیز مرا به کشتن تهدید کردند و سرانجام مرا به خانه‌ام برگرداندند  .

امین  الف در دادسرا مورد تحقیق قرار گرفت و اقاریر متفاوت و متضادی با اعتراف در آگاهی کرده و اظهار داشته . دختر از خودرو پیکان پیاده شد. آرش-گ (یکی از متهمان) او را سوار خودرو ما کرد و دختر با میل خود سوار شد . در ضمن وقتی داخل مغازه شدیم، نمی‌دانم چه کسی با دختر نزدیکی کرد  ..

از قربانعلی -س 51 ساله، کارگر تعویض روغنی روستای حاتم آباد تحقیق شده و وی اظهار داشته ساعت سه بامداد بود. ماشین روشن می‌کردم، سپس دیدم یک شورلت جلو مغازه ایستاد. بعد سه تا چهار نفر از آن پیاده شدند، به آنها گفتم چه خبر است. رضا- ف، پسر صاحب مغازه گفت با من هستند و کاری نداشته باش . بعد از لحظاتی دیدم چند نفر در اتاق من نشسته بودند، به آنها گفتم در اتاق من ننشینید، آنها گفتند رضا- ف اتاق کناری است وگفتند دختری را داخل اتاق برده‌ایم . شاکی شدم و او به حرف من گوش نداد و بعد از یک ساعت که می‌گفتند و می‌خندیدند، دختر شروع به سروصدا کرد و بعد ساکت شدند و با یکی از پسرها که قد کوتاه بود، داخل رفتند و بعد از نیم ساعت دختر گفت مرا برسانید. دختر به من گفت اینها می‌خواهند مرا برسانند و من به او گفتم من کاره‌ای نیستم. در قبال این پرسش که شما چه اقدامی‌انجام دادید و آیا شاهد موضوع رابطه نامشروع بودید؟ اظهار داشته خیر . من اصلا‌ً داخل اتاق نرفتم . آنها یکی یکی داخل می‌رفتند و نگهبانی می‌دادند و از او سئوال شد آیا قبلا‌ هم عملی شبیه این بوده است یا نه؟ اظهار داشته خیر، اصلا‌ً نبوده است.

ساعت 17 روز 16 دی 1383 متهمان فراری به اسامی‌رضا- ف، آرش- م، آرش- گ و حسن-ش دستگیر می‌شوند که پیش از دستگیری رضا- ف از ناحیه سمت چپ شکم خودزنی می‌نماید.

متهمان در بازجویی‌های متعدد اقاریر متناقضی داشته‌اند. به‌طوری‌که همدیگر را متهم اصلی جلوه گر می‌نمودند و خود را مبرا می‌دانستند.

در همان تاریخ قربانعلی- س، کارگر تعویض روغنی در بازپرسی ضمن تکرار مطالب قبلی بیان داشته   آنها به زور به آن دختر تجاوز کردند؛ چرا که صدای داد، شیون و جیغ او را می‌شنیدم. وقتی که کارشان تمام شد، دیدم که بیرون آمدند و بر سر دختر یک کلا‌هی کشیدند و او را مجددا با خود بردند و دختر خیلی ترسیده بود.

آرش - م در تاریخ 17 دی 1383 اظهار داشته  ‌هادی - الف با این دختر هیچ عملی را انجام نداده است. ‌ از هادی- الف در تاریخ 18 دی 1383 تحقیق شده، وی نیز منکر رابطه نامشروع و تجاوز به دختر شده است. طبق اظهارات شاکیه این متهمان با او هیچ عملی انجام نداده بودند.

شعبه 101 دادگاه عمومی ‌همدان در پرونده کلا‌سه 83/1258 طی شماره 1249مورخ 30 دی 1383 در خصوص اتهام متهمان به زنای به عنف و اکراه و تجاوز به استناد تبصره ذیل ماده چهار قانون اصلا‌ح قانون تشکیل دادگاه عمومی‌و انقلا‌ب، قرار عدم صلا‌حیت خود را به صلا‌حیت رسیدگی دادگاه کیفری استان صادر نموده است.

شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر (کیفری) استان همدان در تاریخ 27 اردیبهشت 1384در وقت مقرر با حضور شاکیه تشکیل شده است. متهمان با وجود ابلا‌غ به زندان معرفی نشده‌اند. شاکیه اظهارات قبلی را تکرار کرده است.

در وقت فوق العاده مورخ 28 اردیبهشت 1384 از متهمان آرش- م، امین- د، رضا  ف و آرش - گ در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان همدان تحقیق به عمل آمده است. از ‌هادی- الف در تاریخ 31 اردیبهشت 1384 در وقت فوق العاده تحقیق شده واز حسن- ش نیز در همان تاریخ تحقیق به عمل آمده است.

تمامی‌آنان ارتکاب بزه زنای به عنف را تکذیب نموده‌اند. در تاریخ اول شهریور 1384 دادگاه کیفری استان در وقت فوق العاده با حضور شاکیه و وکیلش و نماینده دادستان تشکیل یافته، از شهود به اسامی ‌مهدی- ن، راننده آژانس و قربانعلی  س، کارگر تعویض روغنی و نگهبان آنجا در اوراق جداگانه تحقیق به عمل آمده و اظهارات قبلی را تکرار کرده‌اند.

سرانجام شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر استان همدان طی دادنامه 54 مورخ 14 شهریور 1384 با اکثریت آرا اجمالا‌ً به شرح آتی انشای رأی نموده است:

در خصوص اتهام متهمان رضا(حمید) - ف، امین-د، آرش-گ وحسن- ش دایر بر تجاوز به عنف و اکراه نسبت به الهام- ی بنا به مراتب و با توجه به شکایت شاکیه و کیفرخواست شماره 11010 مورخ 12 دی 1383 دادسرای عمومی‌و انقلا‌ب همدان و محتویات پرونده ..... سایر دلا‌یل و قراین به شرح محتویات پرونده و علم اکثریت قاطع هیأت حاکمه دادگاه با استناد به بند (د) ماده 82 قانون مجازات اسلا‌می‌و تبصره یک ماده 20 قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی‌و انقلا‌ب با اصلا‌حیه بعدی رأی به قتل متهمان مذکور (ردیف یک الی چهار) صادر و اعلا‌م می‌گردد تا پس از قطعیت و قابلیت اجرا وفق مقررات قانونی و شرعی رأی صادره اجرا شود. در خصوص اتهام سایر متهمان پرونده با اسامی‌آرش- م و ‌هادی  الف دایر بر تجاوز به عنف و اکراه نسبت به الهام- ی، با توجه به انکار نامبردگان و اظهارات شاکیه مبنی بر اینکه دو نفر موصوف به وی تجاوز نکرده‌اند، دادگاه با توجه به اصل کلی برائت و اصل 37 قانون اساسی و با استناد به بند (الف) ماده 177 قانون آیین دادرسی کیفری به لحاظ عدم احراز بزه انتسابی و فقد ادله اثباتی رأی بر برائت متهمان موصوف صادر و اعلا‌م می‌گردد.

دادنامه صادره در تاریخ 20 مهر 1384 به وکیل شاکیه، در 23 مهر 1384 به وکیل محکوم‌علیه و در 25 مهر 1384 به محکوم علیهم ابلا‌غ شده است. وکیل محکوم‌علیه طی لا‌یحه‌ای به حکم صادره اعتراض و تقاضای رسیدگی تجدیدنظر نموده است.

بر اساس تصویر دادنامه شماره 1473 مورخ 23 اسفند 1383 شعبه 101 دادگاه عمومی‌همدان در خصوص اتهام متهمان دایر بر آدم ربایی، تهدید و جعل عنوان حکم بر برائت کلیه متهمان صادر شده است . در مورد اتهام آقای امین-د دایر بر شرب خمر مشارالیه به 80 ضربه شلا‌ق به عنوان حد محکوم گردیده است و به اتهام رابطه نامشروع رضا- ف و آرش- گ هر یک به 99 ضربه شلا‌ق و سایر متهمان هر یک به 90 ضربه شلا‌ق محکوم گردیده‌اند . در خصوص اتهام الهام- ی دایر بر رابطه نامشروع پرونده با تشکیل بدل مفتوح مانده است.

 

با اعتراض شاکیه به حکم برائت صادره پرونده به شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان ارجاع و به کلا‌سه 84/289 ثبت و شعبه یاد شده طی دادنامه شماره 550 مورخ شش شهریور 1384حکم برائت صادر و حکم محکومیت صادره به ترتیب در مورد آدم ربایی و رابطه نامشروع را نقض و به استناد مواد 46 و 621 قانون مجازات اسلا‌می‌هر یک از متهمان را به 15 سال حبس تعزیری محکوم نموده و حکم برائت صادره در خصوص جعل عنوان مأمور مبارزه با مفاسد اجتماعی را تأیید نموده است.

هیئت شعبه در تاریخ 18 بهمن 1384 تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش ابوالفضل انتظاری، عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی سیدحسن میرحسینی، دادیار دیوان عالی کشور اجمالا‌ً مبنی بر درخواست صدور رأی مقتضی در مورد دادنامه شماره 54 مورخ 14شهریور 1384 تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده و چنین رأی می‌دهد.

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با امعان نظر در محتویات پرونده به ویژه اظهارات متهمان در مراحل مختلف و لحاظ گواهی پزشکی قانونی و مفاد اظهارات نگهبان گاراژ حصول علم برای مستشاران دادگاه کیفری استان همدان به تجاوز به عنف متهمان .... به نظر متعارف نیست ...... پرونده نقض شده و رسیدگی به دادگاه همعرض ارجاع شده است.

شعبه دادگاه کیفری استان کردستان نیز همانند دادگاه کیفری استان همدان از طریق حصول علم احراز بزه انتسابی به متهمان به نام‌های ...... دایر بر ارتکاب زنای به عنف با الهام- ی را صادر نموده که پس از تجدیدنظرخواهی مجدد شعبه 33 دیوان عالی کشور پرونده را اصراری تلقی کرده و مقرر داشته: دفتر پرونده را در اجرای بند (ج) ماده 266 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی‌و انقلا‌ب در امور کیفری جهت طرح در هیأت عمومی‌شعبه کیفری دیوان عالی کشور ارسال داشته است.

 

عمل زنا به عنف تحقق یافته است

حجت الله یزدان‌زاده، رئیس شعبه سه تشخیص دیوان عالی کشوردر ابتدا به اتهامات انتسابی متهمان این پرونده اشاره کرد و گفت: اتهامات این شش نفر شرب مشروبات الکلی، شرکت در ربایش و هتک ناموس به عنف می‌باشد. طبق ماده 54 قانون آیین دادرسی کیفری، متهم در دادگاهی محاکمه می‌شود که جرم در حوزه آن واقع شده و اگر شخصی مرتکب چند جرم در جاهای مختلف شود، در دادگاهی رسیدگی خواهد شد که مهم‌ترین جرم در حوزه آن واقع شده است. به موجب ماده 183 قانون آیین دادرسی کیفری به اتهامات متعدد باید توامان و یکجا رسیدگی گردد.

 با استناد به ماده 56 قانون آیین دادرسی کیفری، شرکا و معاونان جرم در دادگاهی محاکمه می‌شوند که صلا‌حیت رسیدگی به اتهام اصلی را دارد. با توجه به این که اتهامات شش متهم شرب مشروبات الکلی و شرکت در آدم ربایی و چهار نفر آنها هتک ناموس به عنف بوده، به استناد مواد قانونی مذکور و لزوم اجرای قواعد مواد 46 و 47 قانون مجازات اسلا‌می‌ناظر به تعدد مادی و معنوی و مستفاد از رأی وحدت رویه شماره 608 مورخ 27 شهریور 1375 هیأت عمومی ‌دیوان  عالی کشور و پرهیز از اصرار آرای معارض، به خصوص پرهیز از اجرای بعدی ضوابط ماده 184 قانون آیین دادرسی کیفری، رسیدگی به اتهامات شش متهم مورد نظر در صلا‌حیت دادگاهی است که صلا‌حیت رسیدگی به مهم‌ترین جرم را دارد. نظر به اینکه کیفر زنای به عنف طبق بند (د) ماده 82 قانون مجازات اسلا‌می‌قتل است و رسیدگی به این اتهام به موجب تبصره یک الحاقی به ماده 20 قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی‌و انقلا‌ب در صلا‌حیت دادگاه کیفری استان همدان بوده که مرجع تجدیدنظر این رأی شعبه دیوان عالی کشور می‌باشد.

وی افزود: در این رابطه ضروری بود که شعبه 33 دیوان عالی کشور بر اساس اصل 161 قانون و بند( ب) ماده 265 قانون آیین دادرسی کیفری و شق دو همان قانون با نقض رأی دادگاه کیفری استان همدان محول می‌نمود.

یزدان‌زاده حسب محتویات پرونده و اظهارات راننده آژانس، اظهارات شاکیه و کارگر تعویض روغنی و اقاریر متهمان، عمل زنا به عنف تحقق یافته است.

وی ایراد قضات شعبه 33 دیوان عالی کشور مبنی بر این که در این پرونده وجود آثار تجاوز در آلت تناسلی مجنی‌علیها مشاهده نشده را وارد ندانست و بیان داشت: حسب نظریه پزشکی قانونی جسم مورد نظر از نوع حلقوی بوده و دخول مکرر در آن حتی وضع حمل اول آثاری در آن به جا نمی‌گذارد.

یزدان‌زاده در ادامه اعلا‌م رضایت مجنی علیه را در این پرونده بر پایه فریب متهمان دانست و سرانجام رأی شعبه دادگاه کیفری استان را تأیید نمود.

 

رضایت مجنی‌علیه تأثیری در کاهش مجازات صادره ندارد

حجت‌الا‌سلا‌م والمسلمین علی اصغر باغانی، رئیس شعبه 13 تشخیص دیوان عالی کشور علم قاضی را ادله دانست و بیان داشت: علم از راه‌های متعارف حاصل می‌شود. در این پرونده نیز از مجموع قراین می‌توان نتیجه گرفت که زنا به عنف وقوع یافته است.

وی حد زنا به عنف را از حدود الهی دانست و اظهار داشت: رضایت مجنی علیه تأثیری در مجازات و حکم صادر شده نخواهد داشت.

باغانی اظهار داشت: قضات دادگاه‌های کیفری استان به علم استناد کرده و حصول علم کرده‌اند و به راحتی نمی‌توان علم آنان را مخدوش نمود؛ مگر آنکه ادله قوی داشته باشیم تا علم آنان را نقض نماییم که شعبه دیوان عالی کشور چنین ادله‌ای را ارائه ننموده است. بنابراین رأی شعبه دادگاه‌های کیفری استان مورد تأیید می‌باشد. همچنین در این پرونده مستند رأی دادگاه‌ها فقط شهادت شهود نبوده؛ بلکه امارات و قراین دیگری باعث حصول علم قاضی شده است.

 

علم از راه متعارف حاصل شده است

حسین سلیمی، رئیس شعبه دوم تشخیص دیوان عالی کشور به دیدگاه فقها در خصوص علم قاضی اشاره کرد و بیان داشت: نظرات فقهای اسلا‌می‌در این خصوص متفاوت است. گروه اول معتقدند قاضی می‌تواند در رابطه با حق الناس و هم حق الله به علم استناد نماید .گروه دوم، نیز اظهار نظر می‌کنند علم قاضی نباید معیار قرار گیرد . دیدگاه گروه سوم این است که قاضی در حق الله نمی‌تواند و در حق الناس می‌تواند به علم استناد نماید و گروه چهارم بر این عقیده‌اند قاضی در حق الله می‌تواند و در حق الناس نمی‌تواند به علم استناد کند.

وی ضمن تأیید رأی شعبه دادگاه‌های کیفری استان بیان داشت: علم از راه‌های متعارف حاصل شده است.

 

متهمان در جامعه رعب و وحشت ایجاد کرده‌اند

ابوالفضل ملکی، مستشار شعبه 13 تشخیص دیوان عالی کشور با تکیه بر اظهارات راننده آژانس، اظهارات مجنی علیه، گواهی پزشکی قانونی و اظهارات کارگرتعویض روغنی علم حاصل شده را خدشه پذیر ندانست و بیان داشت: این افراد در جامعه رعب و وحشت ایجاد کرده‌اند و امنیت جامعه اسلا‌می‌را زیر سؤال برده‌اند. بر این اساس رأی شعبه دادگاه‌های کیفری استان صحیح می‌باشد.

 

متهمان باید به استناد قاعده درأ از جرم زنای به عنف تبرئه شوند

ابراهیم ابراهیمی، معاون قضایی دیوان عالی کشور با بیان اینکه از اظهارات راننده آژانس و کارگر تعویض روغنی دلا‌یل واضح و محکمی برای احراز وقوع تجاوز به عنف نمی‌باشد، گفت: با توجه به قاعده درأ باید متهمان را از جرم زنای به عنف تبرئه نمود.

جز اظهارات شاکیه دلیل واضحی مبنی بر وقوع جرم زنای به عنف وجود ندارد

حجت‌الا‌سلا‌م والمسلمین احمدی شاهرودی، مستشار شعبه 33 دیوان عالی کشور تصریح‌کرد: شاکیه قبل از وقوع آدم ربایی سوار یک خودرو سی ال او شده و با او به گشت و گذار رفته و حتی شماره تلفن خود را در اختیار او قرار داده است. این در حالی است که جز اظهارات شاکیه دلیل واضحی مبنی بر وقوع زنای به عنف در این پرونده وجود ندارد و فقط با تکیه بر اظهارات شاکیه نمی‌توان حکم اعدام 4 نفر را صادر نمود. از این رو با استناد به قاعده « الحدود تدرء الشبهات » باید در خصوص زنای به عنف، حکم برائت متهمان را صادر کرد.

 

نمی‌توان علم متعارف مبنی بر وقوع جرم مذکور را حصول کرد

حجت‌الا‌سلا‌م و المسلمین رحمت الله عروجی، رئیس شعبه 33 دیوان عالی کشور نیز با بیان اینکه غیر از اظهارات بی‌شائبه شاکیه دلیل واضحی بر اثبات وقوع زنای به عنف نیست، گفت: نمی‌توان علم متعارف مبنی بر وقوع جرم مذکور را حصول کرد. بنابراین امکان صدور حکم اعدام برای 4 نفر وجود ندارد.

 

نظریه دادستان کل کشور

آیت الله دری نجف آبادی، دادستان کل کشور به شرح زیر نظریه خود را بیان داشت.

در خصوص پرونده کیفری اصراری ردیف 86/17 هیئت عمومی‌دیوان عالی کشور در مورد اتهام رضا- ف و غیره دایر بر ارتکاب تجاوز به عنف و اکراه نسبت به الهام– ی موضوع اختلا‌ف بین دادگاه کیفری استان کردستان و شعبه 33 دیوان عالی کشور با ملا‌حظه جامع محتویات پرونده محاکماتی و لحاظ گزارش شعبه 33 دیوان عالی کشور به شرح آتی اظهارنظر می‌گردد.

آنچه در پرونده امر محرز و مسلم است، جرایم و اعمال مجرمانه عدیده‌ای از جمله شرب‌خمر، استعمال مواد روان‌گردان، حمل و استعمال چاقو، قدرت‌نمایی با آن، ‌آدم‌ربایی، رابطه نامشروع، تجاوز و ... بالمباشره و یا با مشارکت و یا معاونت به متهمان نسبت داده شده است، در این صورت به تصریح مقررات قانونی می‌‌باشد؛ اما علا‌وه بر اینکه این مهم در پرونده امر انعکاس ندارد، ظاهراً بدون توجیه از اصل مرقوم نیز عدول شده و پرونده از جهت جرایم تفکیک و به نحو مستقل نسبت به هر جرم رسیدگی شده است. در حالی که هم محاکم بدوی و هم شعب دیوان عالی کشور در این خصوص دارای تکلیف قانونی مشخص می‌باشند.

قطع نظر از موارد مذکور همان‌گونه که پرونده امر حکایت دارد، از جمله جرایم انتسابی متهمان ارتکاب جرم تجاوز به عنف نسبت به الهام-ی می‌باشد؛ چون جرم انتسابی متصف به وصف عنف بوده، توجه به مفهوم عنف ضرورت دارد و عنف یا اکراه عبارت است از اعمال و اقداماتی که مؤثر در اراده شخص با شعوری بوده و او را نسبت به جان، مال، عرض و آبروی خود یا اقربای وی تهدید کند، به نحوی برحسب سن، شخصیت، ‌اخلا‌ق، جنسیت اکراه شونده نوعاً و عادتاً قابل تحمل نباشد و غیر آن تأثیر آن منوط به نظر عرف است، عنف و اکراه به صورت فعل مادی ناشی از جوارح شخص و مبتنی بر قصد و اراده فاعل و بدون رضای شخص مفعول‌به و توأم با اجبار و سلب اراده و ظاهر می‌شود.

صرف فقدان رضا برای تحقق عنف کفایت دارد. بنابراین مدافعه و ممانعت هم شرط تحقق عنف و اکراه می‌باشد.

در مانحن فیه اقدام متهمان در تعقیب مجنی علیها و اتومبیل آژانس حامل وی، استفاده از سلا‌ح سرد و برخورد با راننده خودرو، تهدید و اجبار مجنی‌علیها بر پیاده شدن از خودرو و سوار کردن وی بر خودرو خود، عزیمت به محل خلوت و مستعد انجام فعل مجرمانه، تهیه وسایل مقاربت جنسی، تعدد افراد متجاوز، وضعیت بدنی و نحوه رفتاری متهمان تمامی‌حکایت از انجام فعل مادی بدون رضایت مجنی‌علیها و اجبار وی به صورت مشروح در پرونده دارند.

اعمال، رفتار و اقدامات یاد شده برای تحقق عنف کافی به نظر می‌رسد؛ زیرا اولا‌ً، متهمان به لحاظ وضعیت سنی، بدنی و تجرد دارای تمایل و انگیزه قوی برای ارتکاب فعل انتسابی می‌باشند.ثانیاً، رفتار منتسب به متهمان و نیز رفتار مجنی‌علیها در قبال آنها حاکی از اجبار متهمان و عدم رضایت نسبت به اعمال مذکور می‌باشد.ثالثاً، موقعیت زمانی و مکانی نوعاً موجب خوف، وحشت و اختلا‌ل در اراده و سلب قدرت و توان تصمیم‌گیری و مقابله با حادثه از طرف مجنی‌علیها و افراد در موقعیت مشابه وی می‌شود.رابعاً، اجبار موضوع، اعلا‌م جرم و شکایت مفاد گزارش مرجع انتظامی‌حکایت از تلقی عرفی از اعمال متهمان به عنف، اجبار و اکراه دارد. خامساً، اعمال انتسابی واجد اوصاف کیفری با کیفیات مشدده در حوزه نظم و امنیت عمومی‌و موجب جریحه‌دار شدن عفت عمومی‌و تشویق اذهان آحاد جامعه می‌باشد.سادساً، اقدامات بعد از ارتکاب جرایم انتسابی از جمله فرار از منطقه اختفای مراجعه به وکیل و پزشک توأم با اغفال، تهدید و تطمیع مجنی‌علیها از جمله عواملی است که حکایت از پیش‌بینی و ارزیابی متهمان از قبح اعمال ارتکابی عمق فاجعه و مسئولیت کیفری مترتب بر آن اعمال را دارد.

بنابر مراتب مذکور مجموع اقدامات، اعمال و رفتارهای مشروحه یادشده کفایت برای حصول علم متعارف داشته و حجیت علم مذکور به عنوان علم قطعی قطاع برای شخص مکلف طبق موازین فقهی و اصولی محل خدشه نمی‌باشد.

وضعیت شخص قربانی جنایت، وضعیت فیزیکی اندام مقاربتی وی شبهه در دخول احتمال وجود. رابطه نامشروع در سابق هرچند در قبال ادله اثباتی دیگر ممکن التأثیر به نظر می‌رسد؛ اما ملا‌ک‌های مذکور منصرف از مورد بوده و قابل تسری به علم قاضی و حجیت آن نمی‌‌باشد و اصولا‌ً قراین و امارات موجود در پرونده خود از جمله مبانی متعارف علم قضایی بوده است. با توجه به مسئولیت قانونی و شرعی قضات در مقام انشای حکم براساس آنها خدشه بر آن، خود از جهات شرعی، محل تأمل است و از طرفی اقتضای مصالح و امنیت ملی انتظام امور جامعه و تکلیف هر یک از ما اجرای قوانین شرعی و مقررات موضوعه با لحاظ خیر و صلا‌ح آحاد شهروندان برای تأمین نظم و امنیت پایدار در کشور می‌باشد.

بنابراین چون آرای محاکم بدوی از جمله رأی دادگاه کیفری استان کردستان با لحاظ این مراتب صادر گردیده است، منطبق با موازین شرعی و اصول دادرسی تشخیص و مورد تأیید می‌باشد.

در پایان جلسه هیأت عمومی‌دیوان عالی کشور از 50 عضو، 38 قاضی رأی دادگاه کیفری استان کردستان و 12 قاضی رأی شعبه 33 دیوان عالی کشور را تأیید کردند.

 

قاضی دادگستر: با توجه به شکایت شاکیه، اظهارات راننده آژانس، نگهبان گاراژ، اظهارات و اعترافات هریک از متهمی که دیگری را متهم به ارتکاب جرایم انتسابی می کردند و... جز این بود که همگی سبب حصول علم قاضی است.

براستی،آیا اگر شاکیه دختر یا اقوام یکی از قضات مخالف حصول علم قاضی بود، آیا باز هم مخالف آن می شدند؟!!!.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد