تولدی دیگر

بنام آنکه ناجسته یابیم و نادیده دوستش داریم

با سلام و اعتذار فراوان به جهت غیبت نسبتا" طولانی ام در وبلاگ که معلول  مشکلی بود، که باعث دوری چندبن ماهه ام از کامپیوتر و اینترنت شد، به نحوی که احتمال دائمی بودن این حرمان  نیز وجود داشت. به شکر خدا به خیر گذشت و  مرتفع شد.

 در ابتدا لازم می دانم:

- از کلیه اراتمندان به خود که با وصف غیر فعال بودن وبلاگ، مراتب ابراز محبت و نظرات ارزشمند خود را از طریق ایمیل و نیز در بخش اظهار نظروبلاگ، عنوان داشتند، و از جمله عوامل  بازگشتم به وبلاگ بود،صمیمانه و ...

از روی اخلاص قدرانی نمایم و اعلام می کنم که اظهارنظراتی که جنبه شخصی تام نداشتند را تأیید نمودم و به ایمییل ها هم برحسب تاریخ وصول پاسخ خواهم داد.

- به اطلاع آندسته از بازدیدکنندگان محترم که تقاضای انتشار مقلات درموضوعات متختلف قضایی،  قوانین و نیز ادامه انتشار  بعضی از مطالب چند بخشی قبلی را - که به علت غیر فعال شدن وبلاگ،ناقص مانده بود - نمودند،‌می رسانم،که دراولین فرصت  اقدام خواهم نمود.

- ازکلیه کسانی که سوالات متعددی را مطرح و امکان پاسخگویی به آنها برایم میسر نگردد، صمیمانه پوزش خواسته و متعهد میگردم بفوریت نسبت به همه آنها اقدام نمایم.

ضمنا" متعاقب پیشنهاد چند تن از همکاران  محترم قضایی و وکلا دادگستری و حتی مدیران دفاتر شعب، و همچنین به منظور پربارترشدن محتوی وبلاگ، درنظر است،تا فعتلیت بلاگ بصورت گروهی دراید. بدینوسیله از کلیه بازدید کنندگان محترم تقاضامی شود، در این خوص اعلام نظر فرمایند و چنانچه خود نیز متمایل به همکاری می بتاشند به طریق مقتضی اعلام فرمایند.

 در خاتمه، بازگشت خود  به وبلاگ را، چون تولدی دیگر می ماند،  با شعر زیبای دکتر قیصر امین پور  آغاز می نمایم،

****

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم

ولی دل به پائیر،نسپرداه ایم

چو گلدان خالی لب پنجره

پرازخاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود، ما دیده ایم

اگر خون دل بود، ما خورده ایم

اگر دل دلبل است،آورده ایم

اگر دل داغ شرط است، برده ایم

اگر دشنه ی دشمنان، گردنیم

اگر خنجر دوستان، گرده ایم

گواهی بخواهند، اینک گواه

همین زخم هایی که نشمرده ایم

دلی سربلند و سری سر به زیر

ازاین دست عمری بسر برده ایم