زبان بومی

ع.ر.م - قاضی دادگستری

ابتدای قضاوتم در سال 1378با سمت قاضی تحقیق دریکی از شهرستان های محروم استان لرستان به عنوان قاضی تحقیق و قاضی واحد سرپرستی مشغول خدمت شدم.

دراین استان برخی از افراد بویژه آنان که مقیم روستاهای دورتراز شهر یا بخش می باشند، تنها به زبان محلی (لری یا لکی) تکلم می نمایند.

درارتباط با امور سرپرستی صغار و محجورین، علی اصول مادر صغار به عنوان قیم آن انتخاب می شود و از جمله وظائف قیم این است که باید حساب دوره تصدی خود را حداقل سال یک بار به دادستان و یا نمایده وی ارائه نماید.

در آن زمان رویه جاری یه این صورت بود که در هرسال...

 یکبار اخطاریه ای برای قیم ها ارسال و از آنان خواسته می شد جهت ارائه حساب زمان تصدی سال قبل خود درشعبه سرپرستی محل حاضر شود.پس از حضور از آنان نسبت به امور مالی افراد تحت قیمومت و نیزدرخصوص فرد یا افراد مزبور پرسش هایی به عمل می آمد و مراتب صورت جلسه و ضمیمه پرونده می شد.

دریکی از روزهای گرم تابستان، قیمی جهت فوق به شعبه دعوت شد. به کمک منشی شبعه درخصوص حساب زمان تصدی یکساله، در مورد اموال منقول و غیر منقول و وجوه صغار که به عنوان سپرده نزد یکی از شعب بانک آن شهرستان بوده و نیز وضعیت افراد تحت قیمومت از وی تحقیق و گزارش اخذ شد. وقتی از او درمورد وضعیت صغار پرسیدم، گفت حاملم.گفتم چی؟، گفت حاملم.گفتم یعنی چه؟، گفت حاملم.گفتم شوهر شما مرحوم شد و شما حامله ای ؟، کی و....

چیزی نگفت و دائم می گفت حاملم.

منشی شعبه که متوجه سوء تفاهم ما شده بود، زیر لب خندید.علت را پرسیدم و گفت در زبان بومی لکی، « حاملم‌ »، یعنی به گردنم. و منظور او این است که نگهداری فرزندان محجور برگردن و عهده ام است؛نه این که علیرغم فوت شوهر حامله شده باشم!!!.

مشکل عدم آشنایی به زبان های بومی از جمله مواردی است که قاضی تازه کار باید در مناطق غیر بومی با آن دست و پنجه نرم کند.اگر وجود و حضور پرسنل بومی چون منشی فوق نبود، واقعا" انجام قضاوت در آن محل دربرخی موارد برایم غیر ممکن بود.زیرا برخی افراد مانند قیم فوق جزبه زبان محلی قادر به تکلم نبودند.

امیدوارم، قوه قضائیه که خواهان تسریع رسیدگی به پرونده هاست و نیز اعضای کمیسیون تقسیم کارآموزان قضایی، امرفوق را - که در روند رسیدگی نقش بسزایی دارد - مطمح نظر قرار دهند.