قاضی دادگستر

« هنر عدالت آن نیست که همۀ گناهکاران به مجازات برسند، بلکه درآن است،که هیچ بیگناهی مجارات نشود »

قاضی دادگستر

« هنر عدالت آن نیست که همۀ گناهکاران به مجازات برسند، بلکه درآن است،که هیچ بیگناهی مجارات نشود »

تیر قضا به هدف نشست

دکتر ناصر کاتوزیان

پس از بازگشت از سفر، مدتی در دادگاه شهرستان به همان کار پیشین خود پرداختیم تا شعبة 13 دادگاه استان، به دلیل نیاز به توسعة قضایی و تراکم پرونده‌ها، تأسیس شد. این شعبه در اصل به کار کیفری می‌رسید و اکنون به حقوقی تبدیل شده بود و شماری از...

 پرونده‌های کیفری را هم در گنجینة موجودی خود داشت که می‌بایست رسیدگی شود.

 

ریاست این شعبه را به آقای «محمود صمصامی مهاجر» داده بودند و من و آقای «دکتر فتح‌الله دولتشاهی» را برای مستشاری در نظر گرفته بودند و، به گفته مأموران کارگزینی، می‌خواستند شعبة نمونه تشکیل بدهند. زیرا، آقای صمصامی مهاجر قاضی خوش‌فهم و پرکاری بود و انتخاب دو دکتر حقوق به عنوان مستشاران شعبه، دادگاه را از لحاظ علمی و نظری تقویت می‌کرد.

 

پیشنهاد تغییر شغل را بی‌دغدغه و تردید پذیرفتم، زیرا به حسن نیت و لطف وزیر دادگستری مطمئن بودم و می‌دانستم که هدف او دادن ترفیع کوچکی به منظور قدردانی از زحمات ناشی از بازرسی است. وانگهی، می‌دیدم که همکاران شایسته‌ای در آن شعبه دارم. درباره حسن نظر «مرحوم الموتی»، باید این نکته را یادآور شوم که در پایان ماموریت بازرسی مرا به حضور پذیرفت؛ به استقبالم آمد و صورتم را بوسید و از آنچه انجام شده بود تشکر کرد. همچنین، ضمن سخنان خود داستانی را نقل کرد که شنیدنی است:

 

ضمن بازرسی و رسیدگی به شکایت‌ها در مشهد، به پرونده‌ای برخوردم که چند روستایی که به اتهام منازعه در زندان بودند، پس از پایان مدت محکومیت، مدت‌ها در زندان مانده بودند و کسی به فریادشان نمی‌رسید و دادستان استان نیز به شکایت کسان زندانیان اعتنا نمی‌کرد. به اضافه، دریافته بودم که ایشان و رئیس دادگستری مشاغل مهم را به کسانی می‌دهند که عضویت تشکیلات پنهانی «سومکا» را پذیرفته‌اند و بدین ترتیب برای خود امپراتوری قضایی آفریده بودند.

 

ما این تخلف آشکار دادستان کل و تشکیل سومکا را به مرکز گزارش داده بودیم و آقایان در دادگاه انتظامی و نزد وزیر ادعا کرده بودند که گزارش‌ها دروغ و نوعی شایعه‌پراکنی است. مرحوم الموتی بازرسی را پنهانی به مشهد فرستاده بود که در باره این موضوع تحقیق کند و او هم دلیلی به دست نیاورده بود. زیرا، طبیعی است که برای تشکیلات پنهانی سند و مدرک منتشر نمی‌شود.

 

آقای وزیر نقل کرد که درباره صحت گزارش شما به تردید افتاده بودم. منتها، دادستان استان را به دلیل تخلف انتظامی تعقیب کردم و رئیس دیگری برای دادگستری فرستادم. رئیس جدید متوجه می‌شود که یکی از کشوهای میز ریاست بیرون نمی‌آید و مانعی بر سر راه دارد. او پس از مدتی کندوکاو کشو را بیرون می‌کشد. بسته کاغذی به زمین می‌افتد که پس از خواندن آن معلوم می‌شود که صورتجلسه‌های حزب سومکا است. جناب وزیر ادامه دادند که اکنون خیالم آسوده شد و دانستم که شما با بیطرفی و دقت و تقوا انجام وظیفه کرده‌اید و شایسته قدردانی هستید.

 

بدین‌ترتیب، تیر قضا به هدف نشست و از نخستین اتهام تبرئه شدیم و من نیز رو سفید و سرافراز به شعبه 13 دادگاه استان رفتم.

 

منبع : ضمیمه روزنامه اطلاعات / زندگینامه خود نوشت دکتر کاتوزیان به نقل از :

http://www.daneshju.ir/forum/f1021/t117884.html

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد